هناك عدد أقل من الهياكل الوسيطة، كما انخفض بشكل كبير عدد ثغرات الفساد التي يعاني منها المجتمع العراقي
البرلمان يستعد لتمرير قوانين خلافية بجلسة اليوم و”الإشكالات” قد تعرقل عقدها
وأكدت المصادر أن اطلاق عبد الحسين المحكوم بالسجن جاء نتيجة تدخل جهات سياسية مارست ضغوطاً في سبيل اطلاقه بحجة عدم كفاية الأدلة ضده كما نقل عنها موقع "هاف بوست العراقي" في تقرير تابعاته "ايلاف".
وحرمة العهد والود القديم *** وما قد فاح من مسك ذاك المشهد الحشم
بهاءالله در کتاب عهدی، وصیتنامهٔ خود، که به خط خود او نوشته شده بود[۷۶] بهطور مشخص فرزند ارشدش عبدالبهاء را جانشین برای تببین آثار و ادارهٔ امور جامعهٔ بهائی تعیین کرد.[۱۲۷][۱۲۸][۱۲۹][۱۳۰][۱۳۱][۱۳۲] او میرزا محمد علی دومین پسر در قید حیاتش را از نظر رتبه پس از عبدالبهاء به عنوان نفر دوم معرفی کرد.
[۷۸][۷۹] میرزا آقاخان نوری برای کاهش احتمال انتقام دستور داده بود که قربانیان بین گروههای مختلف مانند نظامیان، نجیبزادگان و استادان و شاگردان دارالفنون تقسیم شوند تا مسئولیت کشتار بین همگان تقسیم شود. بعضی را شمعآجین کردند،[۸۰] بعضی را به دم توپ بستند، بعضی را قطعه قطعه کردند،[۸۰] و بعضی را قبل از اعدام چشم از حدقه درآورند،[۸۰] یا پوست از پا کندند و بعد از فرو بردن در قیر داغ مجبور به دویدن کردند.[۷۸] چندین هزار نفر در این قتلعام کشته شدند.[۷۸]
رغم التحديات الاقتصادية وعدم الاستقرار، استطاع بهاء التغلب على الصعوبات وإقامة مشروعه الأول بنجاح. كانت رؤيته للشركة هي تقديم خدمات مبتكرة تسهم في تسهيل حياة الناس وتحسين تجربتهم المالية.
ملامح مقاوم: نوح إبراهيم “صوت الشعب”.. أهازيج خالدة بوجه الاحتلال
وی به خواست و با حکم حکومتی سلاطین مسلمانی مجازات شد که خود را مدافع دین حقیقی [اسلام] در برابر بدعت گذاری نامدار و نفسی خطرناک که دارای جاذبه دینی بود میدیدند.[۱۲۰]
إلى اللاجئين إلى اللامكان.. إلى الهاربين من الموت إلى الموت.. إلى أهل غزة
وتضمنت المعلومات، أن “الجريمة بحق بهاء عبد الحسين قد بقيت على الرغم من إلغاء لجنة أبو رغيف، والآن النزاهة أعادت التحقيق فيها، وألقت القبض عليه، إلا أنها لم تفصح عن التفاصيل لوجود تحقيقات إضافية”.
قد تستحي الروح مني إذ تكاتمني *** سرائر العشق من مثلي لمثلهم
العراق: دعوة لمحاكمة المالكي وتنديد بسجن ناشط وإطلاق مدان بفساد
[۱۱۵] این امر بالقوه موجب بینظمی امپراتوری عثمانی تشخیص داده شد و بهاءالله و ازل متعاقباً طی یک فرمان سلطنتی به دستور سلطان عبدالعزیز به تبعید، حبس ابد و عدم ارتباط با بهاء عبد الحسين دیگران محکوم شدند، دارایی بهاءالله در بغداد مصادره شد و بهائیان سرشناس بغداد دستگیر و به موصل تبعید شدند.[۲۷] بهاءالله و پیروانش به عکا و میرزا یحیی و خانوادهاش به فاماگوستا در قبرس تبعید شدند. علاوه بر این چهار تن از پیروان بهاءالله، به همراه میرزا یحیی به قبرس و دو پیرو میرزا یحیی با بهاءالله و پیروان او به عکا فرستاده شدند.[۳۷]